توهم

-عزیز، دوتا بسته ultra light لطف می کنی؟

-یه دونه؟

-نه نه.دو تا.

-چند می شه

-۲۴۰۰

-یه فندکم بدین.

-آقا این ۲۰۰ تومن مال شماست افتاده

-آره

---

دوباره رجعت به واقعیت.

به گذشته ها.

به این که یه پاکت سیگار و تا خفگی بکشی.

یا دو پاکت بگیری، ۳ نخش و بکشی، سرت گیچ بره بقیه رو تو بوفه ویترین کنی.

دوباره دیدن مردم افسرده. مردم بیمار.مردم خمار.

طبیعت گرَد گرفته.

دغدغه های پوچ.

ستیز همیشگی تو و این جامعه ی کیری.

دوستان سر در گریبان.

دوباره مثل یه برده حرف زدن از ساخته های بزرگان جهان.

این فیلم کیری رو دیدی؟ این کتاب تخمی رو خوندی؟

خنده های دروغی.

شهر وحشی.

اسارت.

مرگ.

 

با نا امیدی اعتراف می کنم، فرار من از مجاز به واقعیت یه شکست بزرگ بود.

اون شکلک های ملعون جاودانه بودند

اون صفحه ی مجازی سرشار از رنگ بود،

دوست من! دنیای بیرون سیاه و سفیدِ پوسیده ای بیش نیست.

سیاه و سفیدی که در اون همه گناه کرده، محکوم به نابودیند.

همهمه ی پشت دیوار زاده ی توهم من بود. 

----------------------------

I Miss you DOTA

I Miss you forever and ever

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد